اوکه نشناختمش

🔶او که نشناختمش!

🔸چندی پیش مردی سالخورده همراه خانم میانسالی که ظاهرا دخترش بود به مطب امد، پوست چروکیده صورت و دستان زبر و پینه بسته اش نشان از زحمات سختش می داد، مشکلش را پرسیدم،گفت؛

مدتیست نمی بینم، مداوایم کنی تا اخر عمر دعاگویت خواهم بود

🔸خواهش کردم پشت اسلیت بنشیند و به دقت معاینه اش کردم، چشمانش دیگر هیچ سویی نداشت، انقدر اب مرواریدش پیشرفت کرده بود که به سیاهی میزد، بعلاوه مشکلاتی دیگر که شانس موفقیت عمل را کم می کرد!

🔸گفتم پدر جان چرا اینقدر دیر مراجعه کردید؟!

گفت نمی توانستم ، پاسخ درستی نداد و  طفره رفت!

چشمانتان نیاز به عمل دارد هرچه سریعتر، اما توقع زیادی از نتیجه عمل نداشته باشید شاید در حد دیدن مسیر و عبور

🔸از خدا خواسته ام سلامتی و بینایی ام را نستاند که رزق خانواده ام بسته به کار یومیه من است، در همین حد که بتوانم کارم را ادامه دهم راضیم 

کارت چیست؟!بنایی

دلمان بدرد امد، این سن و سال و این کار سنگین!

🔸فلان روز نوبتت دهم می توانید تشریف بیاورید؟!

هزینه عمل چقدر می شود؟!

دفترچه بیمه دارید؟!بله و دفترچه تامین اجتماعی اش را دراورد و روی میز گذاشت . 

گفتم پدرجان نوبت در بیمارستان دولتی میدم، هزینه زیادی ندارد

اقای دکتر شما هم زحمت می کشید، راضی به حق العمل کم شما نیستم !

🔹از نظر بلندش شرمنده شدم 

نه پدر جان من وظیفه ام را انجام می دهم بیمارستان دولتی هم حق شماست در تمام این مدت حس می کردم دخترش می خواهد چیزی بگوید، حرفش را مزه می کرد اما نمی گفت من هم نپرسیدم 

برگه پذیرش را دستش دادم منشی را صدا زدم و گفتم ویزیتش را پس دهد 

🔸اما برگشت و گفت قبول نکرده و رفته است!

ساعتی بعد تقریبا همه بیماران ویزیت شده بودند و اماده رفتن به منزل می شدم که منشی گفت دختر همان پیرمرد برگشته و با شما صحبتی دارد

گفتم راهنماییش کند داخل

🔸امد، سلام کرد و گفت اقای دکتر پدرم بیمه بنیاد شهید دارد اما استفاده نمی کند! بضاعت کافی هم برای عمل ندارد! 

خُشکم زد،

خب چرا همان موقع نگفتید؟! 

راضی نیست، دوپسرش شهید شده اند و یکی جسدش هم برنگشت ، هیچ جا نمی گوید ما هم بگوییم دلخور می شود، می گوید من بابت تقدیم دو فرزندم از دنیا هیچ نمی خواهم ! 

حتی برای درمانش؟!

🔶حتی برای درمانش!

برگه پذیرش را گرفتم و برای بیمارستان دیگری که طرف قرارداد بیمه اش بود نوشتم و گفتم فلان روز بیاورید و به او هم چیزی نگویید! 

🔴در راه برگشت فکرم پیش این پدر بود و گوشم به اخبار رادیو اتومبیل :

سخنگوی قوه قضاییه اخرین خبرها از اختلاس سه هزار ملیاردی، حقوق ٢٥٠ میلیونی مدیر بانک رفاه کارگران! و بانک ملت! و .....را تشریح کرد.....

#دکترسیدمحمدمیرهاشمی / جراح

http://www-rahpouyan-vesal.blog.ir

وبلاگ هیئت👆

https://eitaa.com/rahpooyanvesal313

کانال هیئت👆