بسم الله الرحمن الرحیم
هفت آبان
روزی که اشتباها به تولد کوروش نسبت میدهند درواقع این رور سالروز حمله کوروش وفتح بابل است نه تولد وی
(هفتم آبان سالروز ورود کوروش به بابل بوده براساس رویدادنامه نبونعید در29اکتبر(هفت آبان)سال539 پیش ازمیلاد کوروش وارد بابل شد.
دررویدادنامه نبونعید اینچنین آمده است:
درماه اَرَخسمنو (ماه هشتم)روزسوم(هفتم آبان ماه) کورش به بابل اندر آمد.شاخه های سبزدربرابر او(زیرپای او) گسترده شده)
ما کاری باکوروش نداریم بحثمان باعده ای است که میگویندحکومت ازتجمع مامیترسد.
چراباید بترسد مگه شماشاخ ودم دارید؟
بعدشم اگر جمعیت شما یک روز پاسارگاد رو شلوغ میکه باید بگم حرم امام رضا هرروز دوبرابر مقبره کوروش آدم هست اگر شما یک روز پاسارگاد رو شلوغ میکنین ما ده ها روز پشت سر هم کل عراق رو شلوغ میکنیم.شما نمیترسین؟
بعدشم میایند کوروش راباپیامبروچهارده معصوم مامقایسه میکنند ومیگویند کورش بهترازهمه این بزرگواران بوده.
اولاشما هیچ دلیلی برای این حرفتون ندارید.
چون هیچ چیزی از کوروش ندارید.
هیچ یک ازتاریخ نویسان ایرانی درمورد کوروش ننوشته اندوفقط یونانی ها درمورد کورش نوشته اند.
برای مثال تاریخ هرودوت وتاریخ گزنفون درباره کوروش نوشته که اتفاقا خیلی هم مشهورند.
اماهمین هرودوت مرگ کوروش رااین چنین نقل میکند که کوروش ازملکه ماساجت ها(ماساژت ها)شکست میخوردوملکه سر کوروش رادرون تشتی پرازخون می اندازد وخطاب به او میگوید:ای کسی که درجنگ هااز خون خوردن سیر نمیشدی حالاانقدر خون بخور تاسیرشوی.
این نظر هرودوت است اما گزنفون.
گزنفون درمورد کوروش ننوشته است.
داستان گزنفون این گونه است که او یک سرباز یونانی بوده وداشته به ایران میامده ودرراه چیز هایی از سربازان ایرانی درمورد کورش میشنود وخوشش می آید و تصمیم میگیرد کتابی بنویسد نه درباره کوروش بلکه درمورد شیوه شاهی درست .آنهم برای یونانی ها...وفقط به اسم کوروش هخامنشی. یعنی درمورد کوروش ننوشته درواقع تربیت نامه نوشته نه کوروش نامه.
.
استناد دیگر برادران منشور کوروش است
گیریم که همه چیز درمنشور کوروش درمورد کوروش خوب نوشته شده باشد ولی شماخودتان راجای کوروش بزارید آیا درجایی بد خودتان را مینویسید...
اما به برسی متن کوروش بپردازیم.
احتمالاشنیده اید که میگویند کوروش یکتا پرستی رو به جهان آورد.
خط 23-من بالذت وشادی برتخت بابل نشستم آنگاه مردوک خدای بزرگ قلب بابلیان را متوجه جبروت من کرد.چون هرروز به خدمت اومیرفتم(نزد مجسمه مردوک)
26تا28_ویرانه هاراپاک کردم مردوک خدای بزرگ از اعمال مومنانه من خوشنود شد.
اوبرمن کوروش که ستایش گراوهستم برپسر من کمبوجیه وبرهمه سپاهیان من.
برکتش را اعطا کرد.ماهمگی جایگاه والای خدایی اش راستودیم.(این خط نه تنها میگوید کوروش بلکه خوانواذه وسپاهیانش بت پرست بودند.)
خط31و32-ازآگادِه اشون زمبان متورنو دیر از سرزمین گوتیان تاشهر های آنسوی دجله من خانه های خدایانی که به حال خود رها شده بود .
دوباله مجسمه های خدایانشان رابازگرداندم همه آن خدایان راگردهم آوردم ودرمنزل های ابدی مستقر کردم.(این چند خط میگوید نه تنها بت پرست بوده بلکه به رواج بت پرستی کمک میکرده)
ودرآخرقضاوت باخودتان
نویسنده: سروش وطن پور
