اهمیت دوست و دوست داشتن
به نام خدا
دوست داشتن
آیا تابه حال باخود فکرکرده اید چه کسی رادوست دارید؟
یا چه چیزی رادوست دارید؟
مطمعنانمی توانید کسی رادوست نداشته باشید زیراانسان موجودی اجتماعی است.ونمی تواندبدون دوست داشتن یا عشق زندگی کند.
به تعبیری ازشاعرکه می گوید:
ذوقی چنان نداردبی دوست زندگانی.
هردوست داشتنی هم ملاک نیست حتما که همه دوست داشتن ها درست نیست.گاهی شخصی کامپیوترش را دوست دارد.معمولابیشتروقتش را باکامپیوتر می گزراند.بعدکه ازنظرعقلانی کمی رشد کرد به یاد لحظه هایی که به بطالت پشت کامپیوترگزرانده غبطه می خورد(البته بگویم که بعضی افرادسعی می کنندکه چیز های جدید ازکامپیوترشان یاد بگیرند.چون درجهان امروزه بیشتر کارهای بشرباکامپیوتراست وبرای راحتی کارش مجبوراست کامپیوتریادبگیرد.این مشکلی ندارد.طرف صحبت من باکسانی است که کامپیوتربرایشان سودی نداردوبیشتر روی جنبه سرگرمی آن متمرکزهستند.)آنهانمی دانندکه این لحظاتی که پشت کامپیوتر بودند چه طلایی را ازدست دادند.بگزریم.
گاهی وقت ها فردی عاشق موتور سیکلتش میشود.همه هم وغم آن فرد میشود موتور.
یا بعضی وقت ها فرددوستی دارد که از نظراخلاقی زیادخوب نیست اصطلاحافرد بی ادبی است.هرچه نخواهد مثل آن شودفایده ندارد.وآخر روزی کمال هم نشین دراواثرمیکند.کم کم. چه خوب است از دوست داشتن چیز های الکی پرهیز کنیم وچه خوب است فرد باآدم بااخلاق یادینداری رابرای دوستی با خود انتخاب کند.تابتوتند روزی مثل آن شود.یا حتی بهتراز آن.
دوست می تواند انسان را به سمت قله های کمال بکشاند. یا میتواند به دره های گمراهی پرتاب کند
به قول شاعر که می گوید:
تاتوانی می گریزازیاربد
یاربدبدتربودازماربد
ماربدتنهاتورابرجان زند
یاربدبرجان و برایمان زند